- از ملک
- گیاهی از تیره سوسنیها از دسته مار چوبه ها که ریشه اش خاصیت دارویی دارد. چون بگیاهان مجاور می پیچد ظاهرا با پیچکها اشتباه میشود. ساقه اش خاردار است بالکا
معنی از ملک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از ملک
لاتینی تازی شده از گیاهان دارویی از دسته مارچوبه ها بالکا
گیاهی پیچنده از خانوادۀ سوسن با ساقه ای خاردار که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد
شاهزاد
از آنگونه، از دسته
از آنکه، از آن جهت که، به علت آنکه، زیراکه
ازگیل
مالک تر، نیرومندتر